با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Relevancy

ˈreləvənsi ˈreləvənsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun C1
( relevance ) رابطه، ربط، ارتباط، وابستگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد relevancy

  1. noun The fact of being related to the matter at hand
    Synonyms: relevance, applicability, application, appositeness, bearing, concernment, germaneness, materiality, pertinence, pertinency
    Antonyms: irrelevance

ارجاع به لغت relevancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «relevancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/relevancy

لغات نزدیک relevancy

پیشنهاد بهبود معانی