حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Concernment
American:
kənˈsɜːrnmənt
British:
kənˈsɜːnmənt
معنی concernment
noun
(نادر) قضیه، موضوع، کاروبار
noun
(نادر) مهم
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد concernment
-
noun the fact of being related to the matter at handSynonyms:relevance relevancy pertinence bearing application applicability pertinency germaneness appositeness materiality
-
noun the quality or state of being importantSynonyms:
ارجاع به لغت concernment
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «concernment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concernment
لغات نزدیک concernment
- - concerned
- - concerning
- - concernment
- - concert
- - concert grand (piano)
