آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bearing

ˈberɪŋ ˈbeərɪŋ

گذشته‌ی ساده:

bore

شکل سوم:

born

سوم‌شخص مفرد:

bears

شکل جمع:

bearings

معنی bearing | جمله با bearing

noun

طاقت، بردباری، وضع، رفتار، سلوک، جهت، نسبت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Because of her bearing, I guessed that she must be an important person.

به‌دلیل طرز رفتارش حدس زدم که باید آدم مهمی باشد.

a man of distinguished bearing

یک مرد باوقار

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a fruit-bearing tree

درخت بارور

gold-bearing minerals

سنگ‌های معدنی طلادار

beyond all bearing

غیرقابل تحمل

The pilot reported the aircraft's bearings.

خلبان موقعیت هواپیما را گزارش داد.

to get (or find) one's bearings

مکان خود را دقیقاً تعیین کردن

The mountain climbers lost their bearings.

کوهنوردان گم شدند (جهت‌یابی خود را از دست دادند).

After a week in the new job, Parichehr gradually got her bearings.

پریچهر یک هفته پس از شروع کردن به کار جدید کم‌کم به وضعیت آشنا شد.

His testimony has no bearing on this issue.

گواهی او رابطه‌ای با این قضیه ندارد.

That event had no bearing on my decision.

آن رویداد تأثیری بر تصمیم من نداشت.

a bearing wall

دیوار حامل (دیوار پایه)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bearing

  1. noun position, usually of water vehicle

Collocations

take a bearing

موضوع یا موقعیت (شخص یا چیزی را) بررسی کردن

سوال‌های رایج bearing

گذشته‌ی ساده bearing چی میشه؟

گذشته‌ی ساده bearing در زبان انگلیسی bore است.

شکل سوم bearing چی میشه؟

شکل سوم bearing در زبان انگلیسی born است.

شکل جمع bearing چی میشه؟

شکل جمع bearing در زبان انگلیسی bearings است.

سوم‌شخص مفرد bearing چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد bearing در زبان انگلیسی bears است.

ارجاع به لغت bearing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bearing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bearing

لغات نزدیک bearing

پیشنهاد بهبود معانی