شکل جمع:
aspectsجنبه، وجه (مسئله و موضوع و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The most terrifying aspect of nuclear bombing is radiation.
وحشتناکترین جنبهی بمباران اتمی تابش اتمی است.
The aspects of life that bring us joy are often simple.
جنبههایی از زندگی که برای ما شادی میآورند، اغلب ساده هستند.
جهت، نما، سمت (ساختمان و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The building's eastern aspect provides stunning sunrise views.
نمای شرقی ساختمان، مناظر خیرهکنندهای از طلوع خورشید ارائه میدهد.
The room's bright aspect makes it a pleasant place to work.
سمت روشن اتاق، آن را به مکانی دلپذیر برای کار تبدیل میکند.
a room with a southwest aspect
اتاق بهسمت جنوب غرب
the eastern aspect of the house
جهت شرقی منزل
سیما، چهره، ظاهر
A young woman, of a sullen aspect, was sitting alone on the bench.
زنی جوان با سیمایی درهم، تنها روی نیمکت نشسته بود.
She couldn't hide the sadness in her aspect.
نمیتوانست غم و اندوه ظاهرش را پنهان کند.
دستور زبان نمود
آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته
The aspect of a verb can change the entire interpretation of a sentence.
نمود فعل میتواند کل تفسیر یک جمله را تغییر دهد.
Different languages have different ways of expressing aspect.
زبانهای مختلف روشهای متفاوتی برای بیان نمود دارند.
سینما و تئاتر کامپیوتر نسبت تصویر (نسبت عرض به ارتفاع)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
This monitor supports multiple aspect ratios, including 16:9 and 4:3.
این نمایشگر از چندین نسبت تصویر، از جمله ۱۶:۹ و ۴:۳ پشتیبانی میکند.
Watching the movie in the wrong aspect distorts the original framing.
مشاهدهی فیلم با نسبت تصویر اشتباه، کادر اصلی را دچار اعوجاج میکند.
موقعیت (ستارگان یا سیارات نسبت به یکدیگر) (برای اشاره به تأثیرگذاری آنها بر امور انسانی)
The aspect of the planets at the time of your birth can provide valuable information about your character.
موقعیت سیارات در زمان تولد شما میتواند اطلاعات ارزشمندی در مورد شخصیت شما ارائه دهد.
The aspect of the moon in relation to the sun can affect our emotions.
موقعیت ماه نسبت به خورشید میتواند بر احساسات ما تأثیر بگذارد.
فیزیک موقعیت (جسم مسطح نسبت به مایع یا هوا یا گازی که در آن در حال حرکت است)
Scientists are studying the aspect of fluid dynamics to improve aircraft efficiency.
دانشمندان در حال مطالعهی موقعیت دینامیک سیالات برای بهبود کارایی هواپیما هستند.
Pilots must adjust the aspect of the aircraft to optimize lift.
خلبانان باید موقعیت هواپیما را برای بهینهسازی نیروی بالابر تنظیم کنند.
the aspect of the plane's angle of attack
موقعیت زاویهی حملهی هواپیما
قدیمی نگاه خیره
The king's aspect commanded the attention of all those in his presence.
نگاه خیرهی پادشاه توجه همهی حاضران را جلب کرد.
His aspect upon me made me feel uneasy.
نگاه خیرهی او به من باعث شد احساس ناراحتی کنم.
aspect of someone’s personality
جنبهای از شخصیت کسی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aspect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aspect