با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Perspective

pərˈspektɪv pəˈspektɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    perspectives

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable C1
    دید، بینایی، منظره، چشم‌انداز، جنبه فکری، سعه‌نظر، روشن‌بینی، خطور فکر، دید‌انداز
    • - This book gave me a whole new perspective on the matter.
    • - این کتاب نظر مرا در این مورد عوض کرد.
    • - Time and experience change a person's perspective.
    • - زمان و تجربه دید انسان را عوض می‌کند.
  • noun countable
    منظر، لحاظ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد perspective

  1. noun view, outlook
    Synonyms: angle, aspect, attitude, broad view, context, frame of reference, headset, landscape, mindset, objectivity, overview, panorama, proportion, prospect, relation, relative importance, relativity, scene, size of it, viewpoint, vista, way of looking

Collocations

ارجاع به لغت perspective

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perspective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perspective

لغات نزدیک perspective

پیشنهاد بهبود معانی