Proportion

prəˈpɔːrʃn prəˈpɔːʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    proportioned
  • شکل سوم:

    proportioned
  • سوم‌شخص مفرد:

    proportions
  • وجه وصفی حال:

    proportioning
  • شکل جمع:

    proportions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
تناسب، نسبت، درجه، سهم، بخش، قسمت، قیاس، بعد، مقدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the proportion of exports to imports
- نسبت صادرات به واردات
- Our expenditures are too high in proportion to our income.
- هزینه‌های ما نسبت به درآمدمان بسیار زیاد است.
- All the details of this painting have admirable proportion.
- کلیه‌ی جزئیات این نقاشی باهم تناسب تحسین‌برانگیزی دارد.
- a large proportion of the sea's surface
- بخش وسیعی از سطح دریا
- a building of large proportions
- ساختمانی با ابعاد بزرگ
- The proportion of 6 to 2 is equal to that of 9 to3.
- نسبت 6 به 2 برابر است با نسبت 9 به 3.
- This picture is not in proportion; it shows the elephant to be smaller than a man.
- این عکس تناسب ندارد؛ چون فیل را کوچک‌تر از انسان نشان می‌دهد.
- The boy's head is out of proportion to the rest of his body.
- سر آن پسر با بقیه‌ی بدنش تناسب ندارد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - transitive
متناسب کردن
- to proportion the punishment to the crime
- تنبیه را با جنایت متناسب کردن
verb - transitive
تخصیص دادن، تسهیم کردن، تقسیم کردن، واگذار کردن، اختصاص دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد proportion

  1. noun relative amount, size of part to whole
    Synonyms: admeasurement, amplitude, apportionment, breadth, bulk, capacity, cut, degree, dimension, distribution, division, equation, expanse, extent, fraction, magnitude, measure, measurement, part, percentage, portion, quota, rate, ratio, relationship, scale, scope, segment, share, volume
  2. noun balance between parts of whole
    Synonyms: agreement, congruity, correspondence, harmony, symmetry
    Antonyms: disproportion, imbalance, unevenness

Collocations

لغات هم‌خانواده proportion

ارجاع به لغت proportion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proportion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/proportion

لغات نزدیک proportion

پیشنهاد بهبود معانی