شکل جمع:
peripheralsصفت تفضیلی:
more peripheralصفت عالی:
most peripheralجنبی، پیرامونی
پیرامونی، دورهای، وابسته به محیط، (مجازاً) خارجی، ثانوی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
peripheral vascular disorders
اختلالات جلدی وابسته به عروق
peripheral nerve endings
پایانههای برونی سلولهای عصبی
concerns which are peripheral to our vital interests
ملاحظاتی که جز و فروع علایق حیاتی ما هستند
peripheral wars
جنگهای جنبی
a rather peripheral criticism of a fine book
انتقاد نسبتاً جنبی یک کتاب خوب
peripheral vision
دید جنبی، دید پیرامونی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peripheral» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peripheral