شکل جمع:
peripheralsصفت تفضیلی:
more peripheralصفت عالی:
most peripheralفرعی، حاشیهای، کماهمیت، جنبی، غیرمحوری، دستدوم، ثانویه
She included a lot of peripheral detail in the article, which made it hard to follow.
او جزئیات ثانویهی زیادی را در مقاله گنجاند که باعث شد دنبال کردنش سخت شود.
Peripheral concerns shouldn’t distract us from solving the central problem.
نگرانیهای کماهمیت نباید ما را از حل مشکل اصلی منحرف کنند.
peripheral wars
جنگهای جنبی
concerns which are peripheral to our vital interests
ملاحظاتی که جز و فروع علایق حیاتی ما هستند
a rather peripheral criticism of a fine book
انتقاد نسبتاً جنبی یک کتاب خوب
پیرامونی، دورهای، محیطی، حاشیهای، کناری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Peripheral sensors detect motion outside the main field of view.
حسگرهای محیطی، حرکت را در خارج از میدان دید اصلی تشخیص میدهند.
Peripheral roads are usually less crowded than the city center.
جادههای پیرامون معمولاً از مرکز شهر خلوتترند.
peripheral vascular disorders
اختلالات جلدی وابسته به عروق
peripheral nerve endings
پایانههای برونی سلولهای عصبی
peripheral vision
دید جنبی، دید پیرامونی
کامپیوتر تجهیزات جانبی، سختافزار جانبی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
The system failed to recognize the peripheral device after the update.
سیستم پساز بهروزرسانی، سختافزار جانبی را شناسایی نکرد.
This new laptop doesn’t require many external peripherals.
این لپتاپ جدید به بسیاری از تجهیزات جانبی خارجی نیاز ندارد.
شکل جمع peripheral در زبان انگلیسی peripherals است.
صفت تفضیلی peripheral در زبان انگلیسی more peripheral است.
صفت عالی peripheral در زبان انگلیسی most peripheral است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peripheral» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peripheral