آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Exterior

ɪkˈstɪriər ɪkˈstɪəriə

شکل جمع:

exteriors

معنی exterior | جمله با exterior

adjective

بیرونی، خارجی، ظاهری، سطحی

The artist focused on the exterior details of the building in his painting.

هنرمند در نقاشی خود بر جزئیات بیرونی ساختمان تمرکز کرد.

Exterior to the hotel, there’s a peaceful garden where guests can relax.

در خارج هتل، باغی آرام وجود دارد که مهمان‌ها می‌توانند در آن استراحت کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an exterior wall

دیوار بیرونی

the exterior features of this volcanic mountain

ویژگی‌های برونی این کوه آتشفشان

exterior paint

رنگ ویژه‌ی خارج ساختمان، رنگ ویژه‌ی هوای آزاد

exterior forces

نیروهای اعمال‌شده از خارج

noun countable C1

قسمت بیرونی، سطح خارجی، بخش ظاهری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The exterior of the box was painted red.

بیرون جعبه را رنگ قرمز زده بودند.

The car’s exterior was scratched after the accident.

سطح خارجی ماشین پس‌از تصادف خش برداشته بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the exterior of a soccer ball

سطح بیرونی توپ فوتبال

a misleading exterior

ظاهری گمراه‌کننده

an exterior appearance of happiness

ظاهری حاکی از شادی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد exterior

Collocations

gruff exterior

ظاهر خشن

سوال‌های رایج exterior

شکل جمع exterior چی میشه؟

شکل جمع exterior در زبان انگلیسی exteriors است.

ارجاع به لغت exterior

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exterior» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exterior

لغات نزدیک exterior

پیشنهاد بهبود معانی