فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Extraterritorial

ˌekstrəterəˈtɔːriəl ˌekstrəterəˈtɔːriəl

معنی

adjective

واقع درخارج قلمرو داخلی، خارج مملکتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extraterritorial

  1. adjective outside territorial limits or jurisdiction
    Synonyms:
    exterritorial
    Antonyms:
    territorial

ارجاع به لغت extraterritorial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extraterritorial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extraterritorial

لغات نزدیک extraterritorial

پیشنهاد بهبود معانی