فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outermost

ˈaʊt̬ərmoʊst ˈaʊtəməʊst

صفت تفضیلی:

outermore

معنی

adjective

از اقصی نقطه، از دورترین نقطه خارج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outermost

  1. adjective outer
    Synonyms:
    outward remote peripheral fringe outlying distant furthermost outmost beyond

ارجاع به لغت outermost

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outermost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outermost

لغات نزدیک outermost

پیشنهاد بهبود معانی