فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Outface

aʊtˈfeɪs aʊtˈfeɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
کسی را از رو به‌در کردن، پررویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outface

  1. verb to defy
    Synonyms:
    defy oppose confront
  1. verb overcome or cause to waver or submit by (or as if by) staring
    Synonyms:
    stare-down outstare

ارجاع به لغت outface

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outface» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outface

لغات نزدیک outface

پیشنهاد بهبود معانی