امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Outface

aʊtˈfeɪs aʊtˈfeɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
کسی را از رو به‌در کردن، پررویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outface

  1. verb To defy
    Synonyms: confront, oppose, defy
  2. verb Overcome or cause to waver or submit by (or as if by) staring
    Synonyms: stare-down, outstare

ارجاع به لغت outface

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outface» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outface

لغات نزدیک outface

پیشنهاد بهبود معانی