فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Everyone

ˈevriwʌn ˈevriwʌn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

pronoun A2

هرکس، هرکسی، همه کس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Everyone is aware of this.

همه به این موضوع آگاهند.

When she entered, everyone got up.

وقتی وارد شد همه بلند شدند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

everyone to whom much is given, of him will much be required

هرکه بامش بیش، برفش بیشتر (آنان که از نعمت‌های بیشتری برخوردارند باید سخاوت بیشتری داشته باشند)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد everyone

  1. noun all
    Synonyms:
    everybody people the public each one every one each person every person masses generality the whole voters anybody everyman
    Antonyms:
    nobody no one
  1. noun all involved, all human beings; the whole world
    Synonyms:
    people all the public every person all human beings masses the whole generality young and old each person anybody each one all and sundry
    Antonyms:
    nobody/noone

ارجاع به لغت everyone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «everyone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/everyone

لغات نزدیک everyone

پیشنهاد بهبود معانی