گذشتهی ساده:
peopledشکل سوم:
peopledسومشخص مفرد:
peoplesوجه وصفی حال:
peoplingشکل جمع:
peoplesمردم، خلق، مردمان، جمعیت، قوم، ملت، عامه، اهالی، ساکنین
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
You can't stop people's mouths.
جلو دهان مردم را نمیشود گرفت.
What will people say?
مردم چه خواهند گفت؟
a king's duty to his people
وظیفهی سلطان نسبت به مردم خود
the people of the new church
پیروان کلیسای جدید
the Jewish people
امت یهود
We met many new people.
ما افراد جدیدی را ملاقات کردیم.
the ant people
گروه مورچگان
the people of Iowa
ساکنان آیووا
the people of the town
اهالی شهر
people of wealth
صاحبان ثروت
mountain people
کوهنشینان
the people of the household
اهل منزل
The miner spoke for his people.
معدنچی از سوی همکارانش صحبت میکرد.
Chinese people
چینیها
Negro people
سیاهپوستان
His people have been farmers for generations.
نسلهاست که قوم و خویشهای او کشاورز بودهاند.
disputes between the people and the nobles
مشاجرات عوام و اشراف
diseases that people catch from their pets
بیماریهایی که انسانها از جانوران اهلی خود میگیرند
people's democracies
دموکراسیهای خلق
the Bulgarian People's Republic
جمهوری خلق بلغارستان
ساکن شدن
Settlers quickly peopled the new lands.
ماندگران به سرعت در سرزمینهای نوین سکنی گزیدند.
people who live in glass houses should not throw stone
اشخاص آسیبپذیر نباید به دیگران حمله کنند، شیشهفروش نباید سنگپرانی کند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «people» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/people