فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tribe

traɪb traɪb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tribes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B2
    تبار، قبیله، طایفه، ایل، عشیره، (در جمع) قبایل
    • - Bakhtiary tribe
    • - ایل بختیاری
    • - Lorestan tribes
    • - عشایر لرستان
    • - the tribe of court poets
    • - دار‌ و‌ دسته‌ی شعرای درباری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tribe

  1. noun ethnic group; family
    Synonyms: association, blood, caste, clan, class, division, dynasty, horde, house, ilk, kin, kind, kindred, lineage, people, race, seed, society, sort, stock, type

ارجاع به لغت tribe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tribe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tribe

لغات نزدیک tribe

پیشنهاد بهبود معانی