آخرین به‌روزرسانی:

Dynasty

ˈdaɪnəsti ˈdɪnəsti

شکل جمع:

dynasties

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تاریخ سیاست سلسله، دودمان، خاندان

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the Ghajar dynasty

سلسله‌ی قاجار

The royal family established a dynasty that lasted for centuries.

خاندان سلطنتی سلسله‌ای را تأسیس کردند که قرن‌ها دوام آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dynasty

  1. noun area of rule
    Synonyms:
    government dominion empire sway ascendancy sovereignty regime absolutism house

ارجاع به لغت dynasty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dynasty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dynasty

لغات نزدیک dynasty

پیشنهاد بهبود معانی