آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Race

    reɪs reɪs

    گذشته‌ی ساده:

    raced

    شکل سوم:

    raced

    سوم‌شخص مفرد:

    races

    وجه وصفی حال:

    racing

    شکل جمع:

    races

    معنی race | جمله با race

    noun countable A2

    مسابقه، رقابت، مبارزه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    a running race

    مسابقه‌ی دو

    The presidential race has just started.

    مبارزه‌ی انتخاباتی برای ریاست‌جمهوری تازه شروع شده است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a race for mayor

    رقابت برای شهردار شدن

    a race for power

    مبارزه بر سر قدرت

    In London he attended the races.

    در لندن به مسابقات (اسب‌دوانی) رفت.

    horse race

    مسابقه‌ی اسب‌دوانی

    noun countable

    گردش، دور، دوران، مسیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun countable

    نژاد، نسل، تبار، طایفه، قوم، طبقه

    the impoverished descendants of a noble race

    بازماندگان فقیر یک دودمان اشرافی

    the Anglo-Saxon race

    نژاد انگلوساکسون

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the Aryan race

    نژاد آریایی

    the white race

    نژاد سفید

    verb - intransitive

    مسابقه دادن

    Eight horses will race for the golden cup.

    هشت اسب برای کاپ طلا مسابقه خواهند داد.

    verb - intransitive

    دویدن، به‌ سرعت رفتن

    We are racing (against) the clock.

    داریم باسرعت هرچه تمام‌تر کار می‌کنیم.

    My mind raced ahead to guess what she would say next.

    مغزم به سرعت کار افتاد تا حرف بعدی او را حدس بزنم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    When shooting started, we raced toward the shelter.

    وقتی که تیراندازی شروع شد به طرف پناهگاه دویدیم.

    verb - transitive

    در مسابقه شرکت کردن، مسابقه دادن

    This is the first time I have raced this horse.

    اولین‌ باری است که این اسب را در مسابقه شرکت داده‌ام.

    He offered to race me to the big tree.

    پیشنهاد کرد که تا درخت بزرگ با من مسابقه‌ی دو بدهد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد race

    1. noun pursuit; running, speeding
      Synonyms:
      run chase competition contest match event course sprint dash rush clip speeding pursuit go meet engagement rivalry marathon clash contention scurry relay spurt
    1. noun ethnic group
      Synonyms:
      people nation tribe family group folk nationality culture clan stock lineage breed kin kindred house blood species variety strain color offspring issue progeny seed cultural group line
    1. noun stream, river
      Synonyms:
      river brook creek run branch rivulet rill runnel duct raceway sluice tide rindle gill
    1. verb run, speed in competition
      Synonyms:
      speed rush dash sprint hurry chase tear fly dart hasten bolt career scamper compete pursue course contest gallop hustle scuttle whisk shoot boil fling post lash skim bustle hie plunge ahead wing outstrip spurt swoop

    Collocations

    the (human) race

    نژاد بشر، آدمیزاد

    لغات هم‌خانواده race

    • noun
      race, racism, racist
    • adjective
      racial, multiracial, racist
    • adverb
      racially

    سوال‌های رایج race

    گذشته‌ی ساده race چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده race در زبان انگلیسی raced است.

    شکل سوم race چی میشه؟

    شکل سوم race در زبان انگلیسی raced است.

    شکل جمع race چی میشه؟

    شکل جمع race در زبان انگلیسی races است.

    وجه وصفی حال race چی میشه؟

    وجه وصفی حال race در زبان انگلیسی racing است.

    سوم‌شخص مفرد race چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد race در زبان انگلیسی races است.

    ارجاع به لغت race

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «race» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/race

    لغات نزدیک race

    • - raccoon
    • - raccoon dog
    • - race
    • - race discrimination
    • - race horse
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.