با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rill

ˈrɪl rɪl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

در معنای سوم به این شکل نیز نوشته می‌شود: rille

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جغرافیا جویبار (کوچک)
    • - The frogs happily played in the cool waters of the rill.
    • - قورباغه‌ها با خوشحالی در آب‌های خنک جویبار بازی می‌کردند.
    • - The farmer dug a small channel to divert the rill into his irrigation system.
    • - کشاورز کانال کوچکی را حفر کرد تا [آب] جویبار را به سیستم آبیاری خود هدایت کند.
  • verb - intransitive
    جاری شدن (همانند جویبار)
    • - The shot man's blood rilled down the street.
    • - خون مرد تیرخورده در خیابان جاری شد.
    • - The melted snow rilled through the streets.
    • - برف ذوب‌شده در خیابان‌ها جاری شد.
  • noun countable
    ماه‌دره (هر یک از خطوط شیار مانندی که روی سطح ماه مشاهده می‌شود)
    • - The astronauts were amazed at the sheer size of the rill.
    • - فضانوردان از اندازه‌ی بزرگ این ماه‌دره شگفت‌زده شدند.
    • - I could clearly see the rille on the surface of the moon.
    • - به‌وضوح می‌توانستم ماه‌دره‌ی روی سطح ماه را ببینم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rill

  1. noun A small stream
    Synonyms: rivulet, rille, streamlet, runnel, brook, channel, creek, run, stream, trench, valley

ارجاع به لغت rill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rill

لغات نزدیک rill

پیشنهاد بهبود معانی