آخرین به‌روزرسانی:

Rill

ˈrɪl rɪl

توضیحات:

در معنای سوم به این شکل نیز نوشته می‌شود: rille

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جغرافیا جویبار (کوچک)

The frogs happily played in the cool waters of the rill.

قورباغه‌ها با خوشحالی در آب‌های خنک جویبار بازی می‌کردند.

The farmer dug a small channel to divert the rill into his irrigation system.

کشاورز کانال کوچکی را حفر کرد تا [آب] جویبار را به سیستم آبیاری خود هدایت کند.

verb - intransitive

جاری شدن (همانند جویبار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The shot man's blood rilled down the street.

خون مرد تیرخورده در خیابان جاری شد.

The melted snow rilled through the streets.

برف ذوب‌شده در خیابان‌ها جاری شد.

noun countable

ماه‌دره (هر یک از خطوط شیار مانندی که روی سطح ماه مشاهده می‌شود)

The astronauts were amazed at the sheer size of the rill.

فضانوردان از اندازه‌ی بزرگ این ماه‌دره شگفت‌زده شدند.

I could clearly see the rille on the surface of the moon.

به‌وضوح می‌توانستم ماه‌دره‌ی روی سطح ماه را ببینم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rill

  1. noun a small stream
    Synonyms:
    stream brook creek streamlet run channel valley trench rivulet runnel rille

ارجاع به لغت rill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rill

لغات نزدیک rill

پیشنهاد بهبود معانی