با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Creek

kriːk kriːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    creeks

معنی و نمونه‌جمله

noun countable
نهر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Women were washing dishes in the creek.
- زن‌ها در نهر ظرف می‌شستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد creek

  1. noun stream of water
    Synonyms: brook, brooklet, burn, crick, ditch, race, rill, rindle, river, rivulet, run, runnel, spring, streamlet, tributary, watercourse

Idioms

  • up the creek

    (امریکا ـ عامیانه) در مهلکه، دچار دردسر

  • up the creek without a paddle

    تو هچل، در مهلکه، در وضعیتی دشوار و بسیار بد، در منجلاب سختی و بحران

ارجاع به لغت creek

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creek» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/creek

لغات نزدیک creek

پیشنهاد بهبود معانی