امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Watercourse

ˈwɒːtərkɔːrs / / ˈwɑː- ˈwɔːtəkɔːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
بستر رود، مسیر آب، مجرای آب، آبگذر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun
رود، نهر، جوی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد watercourse

  1. noun A river
    Synonyms: stream, brook, tributary
  2. noun A canal
    Synonyms: channel, waterway, aqueduct, spillway, trench, culvert, brook, canal, chute, conduit, creek, drain, estuary, flume, gullet, gully, gutter, inlet, ravine, river, sluice, stream, wadi

ارجاع به لغت watercourse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «watercourse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/watercourse

لغات نزدیک watercourse

پیشنهاد بهبود معانی