امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gully

ˈɡʌli ˈɡʌli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gullies

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: gulley

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جغرافیا آبکند، آب‌گذر، مجرا، کاریز، راه‌آب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- A flash flood filling the gully with water forced us to seek higher ground.
- سیل ناگهانی که آبکند را پر از آب کرد ما را مجبور کرد که به‌دنبال زمین‌های مرتفع باشیم.
- The gully served as a natural drainage system for rainwater, preventing flooding in the surrounding areas.
- این آب‌گذر به‌عنوان یک سیستم زهکشی طبیعی برای آب باران عمل می‌کرد و از سیل در مناطق اطراف جلوگیری می‌کرد.
noun countable
آبراهه، کانال، تُرعه (راهی که برای هدایت آب‌ها توسط انسان ایجاد شده)
- The heavy rain flooded the gully, causing it to overflow onto the road.
- بارش شدید باران باعث آب‌گرفتگی آبراهه و سرازیر شدن آن به جاده شد.
- The children enjoyed playing with their toy boats in the shallow gully.
- بچه‌ها از بازی با قایق‌های اسباب‌بازی خود در آبراهه‌ی کم‌عمق لذت می‌بردند.
noun countable
ورزش بازیکن مدافع
- The gully fielder showed incredible reflexes as he caught a powerful drive with one hand.
- بازیکن مدافع با گرفتن ضربه‌ای قدرتمند با یک دست، واکنش‌های باورنکردنی از خود نشان داد.
- The gully positioned himself near the batsman, ready to catch any balls hit in his direction.
- مدافع خود را در نزدیکی ضربه‌زن قرار داد و آماده بود تا هر توپی را که در جهت او می‌آید، بگیرد.
noun countable
انگلیسی بریتانیایی ساطور، قمه
- The chef skillfully chopped the vegetables with a gully.
- سرآشپز ماهرانه سبزیجات را با ساطور خرد کرد.
- The hunter used a gully to skin the animal.
- شکارچی از ساطور برای پوست حیوان استفاده کرد.
verb - intransitive verb - transitive
جغرافیا آبراهه کندن، آبراهه درست کردن، آبکند ایجاد شدن
- The heavy rainstorm quickly gullied the soft soil in the backyard.
- طوفان شدید باران سریعا در خاک نرم حیاط آبراهه درست کرد.
- The construction crew used heavy machinery to gully the land.
- خدمه‌ی ساخت‌وساز از ماشین‌آلات سنگین برای کندن آبراهه استفاده کردند.
- The steep hillside began to gully after the intense thunderstorm.
- دامنه‌ی تپه پس‌از رعدوبرق شدید شروع به ایجاد آبکند کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gully

  1. noun ravine, ditch
    Synonyms:
    channel chase chasm crevasse culvert gutter notch trench watercourse

سوال‌های رایج gully

معنی gully به فارسی چی میشه؟

کلمه "gully" در زبان انگلیسی به معنای آبکند، آب‌گذر، مجرا، کاریز و راه‌آب است. این واژه به طور کلی به یک نوع دره یا شکاف عمیق و باریک در زمین اشاره دارد که معمولاً به دلیل فرسایش آب ایجاد می‌شود. در ادامه، معانی و توضیحات بیشتری درباره این واژه ارائه می‌دهم.

معانی و توضیحات

1. آبکند:

آبکند به شکاف‌های عمیق و باریک در سطح زمین اطلاق می‌شود که به دلیل جریان آب، معمولاً در مناطق کوهستانی یا تپه‌ای ایجاد می‌گردند. این شکاف‌ها می‌توانند به تدریج بزرگ‌تر شوند و به شکل دره‌های عمیق‌تری تبدیل شوند.

2. آب‌گذر:

آب‌گذر به معنای مسیری است که آب از آن عبور می‌کند. گاهی اوقات، آب‌گذرها به صورت طبیعی ایجاد می‌شوند و در مواقع بارندگی یا ذوب برف، آب را به سمت پایین دست هدایت می‌کنند. این آب‌گذرها می‌توانند به صورت گودال‌های عمیق یا شیب‌دار ظاهر شوند.

3. مجرای آب:

مجرای آب به کانالی اشاره دارد که آب از آن جاری می‌شود. این مجرا می‌تواند طبیعی یا مصنوعی باشد. در بسیاری از مناطق، مجراهای آب به صورت گلی یا سنگی شکل می‌گیرند و به عنوان مسیرهایی برای هدایت آب به کار می‌روند.

4. کاریز:

کاریز به نوعی کانال زیرزمینی یا مجرای آب اطلاق می‌شود که برای آبیاری و تأمین آب به کار می‌رود. در برخی فرهنگ‌ها، کاریزها به عنوان سیستم‌های پیچیده‌ای برای انتقال آب از مناطق دور به زمین‌های کشاورزی شناخته می‌شوند. این مجراها معمولاً در اعماق زمین قرار دارند و به طور طبیعی یا با دست ساخته می‌شوند.

5. راه‌آب:

راه‌آب به نقاطی اشاره دارد که آب جمع می‌شود و به سمت پایین دست جاری می‌شود. راه‌آب‌ها می‌توانند به شکل نهرها یا رودخانه‌های کوچک ظاهر شوند که آب را از مناطق مرتفع به سمت دریاها یا دریاچه‌ها هدایت می‌کنند.

نکات جالب

- فرسایش: یکی از عوامل اصلی شکل‌گیری گالی‌ها، فرسایش ناشی از آب است. باران و سیلاب‌ها می‌توانند به تدریج خاک و سنگ را برداشته و شکاف‌هایی در زمین ایجاد کنند.

- اکوسیستم: گالی‌ها به عنوان زیستگاه‌های مهم برای برخی از گونه‌های گیاهی و جانوری عمل می‌کنند. این مناطق معمولاً تنوع زیستی بالایی دارند و می‌توانند پناهگاهی برای موجودات مختلف باشند.

- تأثیر انسانی: فعالیت‌های انسانی مانند کشاورزی، ساخت و ساز و جنگل‌زدایی می‌تواند به تسریع در ایجاد گالی‌ها منجر شود. به همین دلیل، مدیریت منابع آب و حفظ خاک بسیار مهم است.

- استفاده‌های کاربردی: در برخی مناطق، گالی‌ها به عنوان منابع آب طبیعی برای کشاورزی و تأمین آب شرب استفاده می‌شوند. همچنین، می‌توانند به عنوان مسیرهای طبیعی برای پیاده‌روی و گردشگری نیز مورد استفاده قرار گیرند.

ارجاع به لغت gully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gully

لغات نزدیک gully

پیشنهاد بهبود معانی