فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gullible

ˈɡʌləbl ˈɡʌləbl

صفت تفضیلی:

more gullible

صفت عالی:

most gullible

توضیحات:

این لغت به شکل gullable نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری gullible رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ساده‌لوح، گاگول، هالو، زودباور، گول‌خور، فریب‌خور، ساده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He is so gullible that even a child can gull him.

او آن‌قدر ساده‌لوح است که حتی بچه هم می‌تواند او را گول بزند.

The gullible tourist fell for the scam and lost all her money.

گردشگر زودباور تلکه شد و تمام پول خود را از دست داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The gullable child believed everything the magician said.

کودک زودباور هرآنچه شعبده‌باز می‌گفت، باور کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gullible

  1. adjective naive, trusting
    Synonyms:
    trusting innocent simple foolish silly credulous unsuspecting trustful unsophisticated green susceptible believing taken in wide-eyed unskeptical easy mark sucker mark taking the bait swallowing whole biting tumbling for easily taken in being a sucker kidding oneself falling hook line and sinker
    Antonyms:
    wise knowledgeable discerning suspicious astute untrusting perceptive unbelieving

ارجاع به لغت gullible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gullible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gullible

لغات نزدیک gullible

پیشنهاد بهبود معانی