فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wide-eyed

ˌwaɪdˈaɪd ˈwaɪdˈaɪd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

با چشمان کاملاً باز (در اثر ترس یا شگفتی و غیره)، گشوده‌چشم، که چشمانش از تعجب گرد شده است

The wide-eyed tourists marveled at the breathtaking view from the top of the mountain.

گردشگرانی که چشمانشان گرد شده بود از منظره‌ی خیره‌کننده‌ی بالای کوه شگفت‌زده شدند.

The wide-eyed puppy eagerly followed its owner around the park.

توله‌سگ گشوده‌چشم مشتاقانه صاحبش را در اطراف پارک دنبال کرد.

adjective

ساده‌دل، بی‌تجربه، خام، ناپخته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The wide-eyed intern was eager to learn and gain experience in the business world.

این کارآموز بی‌تجربه مشتاق یادگیری و کسب تجربه در دنیای تجارت بود.

The wide-eyed country girl eagerly explored the bustling farmer's market in town.

دختر روستایی ساده‌دل مشتاقانه بازار شلوغ کشاورزان شهر را می‌گشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wide-eyed

  1. adjective (used of eyes) fully open or extended
    Synonyms:
    wide round-eyed simple childlike dewy-eyed saucer-eyed fish-eyed

ارجاع به لغت wide-eyed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wide-eyed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wide-eyed

لغات نزدیک wide-eyed

پیشنهاد بهبود معانی