با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Wide

waɪd waɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    wider
  • صفت عالی:

    widest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
پهن، عریض، گشاد، فراخ، وسیع، پهناور، زیاد، پرت، کاملاً باز، عمومی، نامحدود، وسیع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a wide road
- جاده‌ی پهن
- the widest part of the river
- پهن‌ترین بخش رودخانه
- a man of wide reading
- مردی با مطالعات گسترده
- the wide difference in their styles
- تفاوت فراوان سبک آن‌ها
- a wide variety of products
- کالاهای بسیار متنوع
- wide pants
- شلوار گشاد
- a wide agricultural area
- ناحیه‌ی پهناور کشاورزی
- in the whole wide world
- در تمام این دنیای پهناور
- nationwide elections
- انتخابات سرتاسر کشور
- city-wide riots
- شورش‌های سرتاسری در شهر
نمونه‌جمله‌های بیشتر
adverb
به طور گسترده، تا حد زیادی، وسیعا، عمدتا
- eyes wide open with fear
- چشمانی که از شدت ترس کاملاً باز بودند
- The door is wide open.
- در چهارتاق باز است.
- The bullet went wide.
- گلوله به خطا رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wide

  1. adjective expansive, roomy
    Synonyms: advanced, all-inclusive, ample, baggy, broad, capacious, catholic, commodious, comprehensive, deep, dilated, distended, encyclopedic, expanded, extensive, far-ranging, far-reaching, full, general, immense, inclusive, large, large-scale, liberal, loose, open, outspread, outstretched, progressive, radical, scopic, spacious, splay, squat, sweeping, tolerant, universal, vast, voluminous
    Antonyms: cramped, narrow, restricted
  2. adjective off-course
    Synonyms: astray, away, distant, far, far-off, inaccurate, off, off-target, off the mark, remote
    Antonyms: on-course, straight

Collocations

  • wide-bodied

    (به‌ویژه هواپیما) دارای بدنه‌ی پهن، پهن تن

Idioms

  • far and wide

    همه‌جا، سرتاسر

    (به) جاهای دوردست، اینجا و آنجا

  • from far and wide

    از اقصی‌نقاط، از مناطق مختلف بسیاری، از دور و نزدیک

لغات هم‌خانواده wide

ارجاع به لغت wide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wide

لغات نزدیک wide

پیشنهاد بهبود معانی