فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Roomy

ˈruːmi ˈruːmi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more roomy
  • صفت عالی:

    most roomy

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    وسیع، جادار
    • - a roomy car
    • - اتومبیل جادار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد roomy

  1. adjective having ample space
    Synonyms: ample, broad, capacious, commodious, extensive, generous, large, sizable, spacious, wide
    Antonyms: cluttered, cramped, narrow

ارجاع به لغت roomy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roomy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roomy

لغات نزدیک roomy

پیشنهاد بهبود معانی