فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Spacious

ˈspeɪʃəs ˈspeɪʃəs

صفت تفضیلی:

more spacious

صفت عالی:

most spacious

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

فراخ، جادار، وسیع، جامع، گشاد، فضادار، مفصل، گنجا، پرحجم، پرگنجایش، گسترده، پهناور، بزرگ

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

a spacious car

اتومبیل جادار

a spacious suitcase

چمدان جادار

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a spacious kitchen

یک آشپزخانه‌ی جادار (بزرگ)

within its spacious borders, Canada contains great riches.

سرزمین‌های پهناور کانادا ثروت فراوانی را دربردارد.

later on he bought a more spacious house.

بعدها خانه‌ی بزرگ‌تری خرید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spacious

  1. adjective extensive, expansive
    Synonyms:
    big large great wide broad vast huge immense ample sizable roomy commodious capacious voluminous comfortable extended generous boundless endless limitless infinite enormous uncrowded cavernous
    Antonyms:
    small crowded cramped

ارجاع به لغت spacious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spacious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spacious

لغات نزدیک spacious

پیشنهاد بهبود معانی