غارمانند، غاردار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a cavernous limestone area
یک ناحیهی پر از غار و متشکل از سنگ آهک
He had a cavernous voice.
آن مرد صدایی عمیق و پرطنین داشت.
The hallways of the prison were cold and cavernous.
راهروهای زندان سرد و غار مانند بود.
cavernous cheeks
گونههای گود افتاده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cavernous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cavernous