فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gaping

ˈɡeɪpɪŋ ˈɡeɪpɪŋ

گذشته‌ی ساده:

gaped

شکل سوم:

gaped

سوم‌شخص مفرد:

gapes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

باز، گشاد، بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a gaping hole

سوراخ بزرگ

The bomb had left gaping holes in the wall.

بمب سوراخ‌های بزرگی بر دیوار بر جای گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gaping

  1. adjective wide open
    Synonyms:
    broad vast great yawning cavernous chasmal
    Antonyms:
    closed shut

ارجاع به لغت gaping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gaping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gaping

لغات نزدیک gaping

پیشنهاد بهبود معانی