جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Vast

væst vɑːst

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پهناور، وسیع، بزرگ، زیاد، عظیم، بیکران، هنگفت

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

vast expenses

هزینه‌های هنگفت

Avicenna's vast knowledge

دانش عظیم ابوعلی سینا

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a vast desert

یک صحرای پهناور

uncountable

(قدیمی) عظمت، بزرگی، وسعت، پهناوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

the vast of heaven

(میلتون) عظمت کاینات

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vast

adjective very large; wide in range

Synonyms:

big great huge broad extensive large immense wide tremendous enormous giant massive boundless limitless unlimited endless infinite eternal all-inclusive comprehensive far-reaching widespread spacious ample gigantic colossal mammoth prodigious voluminous detailed immeasurable never-ending expanded sweeping stretched-out far-flung monstrous monumental illimitable measureless astronomical titanic capacious unbounded prolonged

Antonyms:

small limited narrow little bounded

ارجاع به لغت vast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «vast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vast

لغات نزدیک vast

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!