فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Titanic

taɪˈtænɪk taɪˈtænɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    (با حرف بزرگ) غول‌آسا، خیلی کلان، وابسته به عنصر تیتانیوم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد titanic

  1. adjective gigantic, very large
    Synonyms: Brobdingnagian, colossal, elephantine, enormous, epic, gargantuan, giant, Herculean, huge, immense, jumbo, larger-than-life, mammoth, massive, monstrous, monumental, titan, towering, tremendous, vast

ارجاع به لغت titanic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «titanic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/titanic

لغات نزدیک titanic

پیشنهاد بهبود معانی