فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Herculean

    ˌhɜrːkjuˈliːən ˌhɜːkjʊˈliːən / / hɜːˈkjuːliən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    بسیار دشوار، خطرناک، بسیار نیرومند، وابسته به هرکول

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - a herculean farmer
    - کشاورز غول پیکر
    - herculean tasks
    - کارهای طاقت‌فرسا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد herculean

    1. adjective powerful, strong
      Synonyms:
      strong mighty forceful tough vigorous hard huge impressive courageous heroic gigantic colossal strenuous laborious backbreaking gargantuan almighty

    ارجاع به لغت herculean

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «herculean» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/herculean

    لغات نزدیک herculean

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه