امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vigorous

ˈvɪɡərəs ˈvɪɡərəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more vigorous
  • صفت عالی:

    most vigorous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پرزور، نیرومند، زورمند، قوی، شدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a vigorous handsome young man
- مرد جوان پرزور و خوش‌قیافه
- a vigorous fig tree
- درخت انجیر پربار
- a vigorous protest
- اعتراض شدید
- the vigorous enforcement of the laws
- اجرای قاطعانه‌ی قوانین
- Vigorous exercise is not good for everyone.
- ورزش شدید برای هر‌کس خوب نیست.
- the vigorous continuation of resistance
- ادامه‌ی سرسختانه‌ی مقاومت
- a vigorous enemy of materialism
- دشمن سرسخت ماده‌گرایی
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vigorous

  1. adjective energetic, powerful
    Synonyms:
    active athletic ball of fire bouncing brisk dashing driving dynamic effective efficient enterprising exuberant flourishing forceful forcible hale hard-driving hardy healthy hearty intense lively lusty mettlesome peppy persuasive potent red-blooded robust rugged snappy sound spanking spirited steamroller strapping strenuous strong strong as an ox sturdy take-charge take-over tough vital zealous zippy
    Antonyms:
    enervated idle impotent inactive lethargic weak

ارجاع به لغت vigorous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vigorous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vigorous

لغات نزدیک vigorous

پیشنهاد بهبود معانی