آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Active

ˈæktɪv ˈæktɪv

صفت تفضیلی:

more active

صفت عالی:

most active

معنی active | جمله با active

adjective B1

فعال، مشغول، پویا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

Keeping your mind active can help prevent cognitive decline.

مشغول نگه داشتن ذهن می‌تواند به پیشگیری از کاهش توانایی‌های شناختی کمک کند.

My father was an active man.

پدرم آدم فعالی بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an active mind

مغز متفکر

adjective B2

درگیر، شرکت‌کننده، فعال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He had an active role in building the bridge.

او نقشی اساسی در ساختن پل داشت.

She is an active member of the local chess club.

او عضو فعال باشگاه شطرنج محلی است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an active member of the party

عضو فعال حزب

active in helping the poor

فعال در کمک به بینوایان

adjective

دایر، حاضربه‌خدمت، پابرجا، قادر به عمل، در حال کار

This drug is active in the body for two days.

تأثیر این دارو در بدن تا دو روز ادامه دارد.

That law is still active.

آن قانون هنوز به قوت خود باقی است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an active coal mine

معدن زغال‌سنگ دایر

adjective C1

فعال (آتشفشان)

An active volcano can suddenly release lava and ash.

آتشفشان فعال می‌تواند به‌صورت ناگهانی گدازه و خاکستر بیرون دهد.

Hawaii has several active volcanoes that attract tourists.

هاوایی چندین آتشفشان فعال دارد که گردشگران را جذب می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an active volcano

کوه آتش‌فشان فعال

adjective B1

دستور زبان معلوم

link-banner

آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

مشاهده

English students often practice changing passive sentences into active ones.

دانش‌آموزان زبان انگلیسی اغلب تمرین می‌کنند که جملات مجهول را به معلوم تبدیل کنند.

“I ate the cake” is active, while “The cake was eaten by me” is passive.

«من کیک را خوردم» فعال است، درحالی‌که «کیک توسط من خورده شد» مجهول است.

noun singular

دستور زبان (the active) حالت معلوم

She reads books” is written in the active.

«او کتاب می‌خواند» به‌صورت معلوم نوشته شده است.

Using the active makes sentences more direct and engaging.

استفاده از حالت معلوم جملات را مستقیم‌تر و جذاب‌تر می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد active

  1. adjective having movement
    Synonyms:
    moving working alive operative effective going running mobile functioning traveling progressive rapid speedy hasty bustling shifting rolling turning at work in process in play astir movable pushing streaming rushing restless simmering swarming rustling in force exertive impelling efficacious

Collocations

active voice

(دستور زبان) حالت معلوم

to be active (in)

فعال بودن (در)، فعالیت داشتن (در)

لغات هم‌خانواده active

  • verb - intransitive
    act

سوال‌های رایج active

معنی active به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «active» در زبان فارسی به «فعال» ترجمه می‌شود.

کلمه‌ی «فعال» در توصیف افرادی به‌کار می‌رود که همواره در حال انجام کار، حرکت، یا مشارکت در امور مختلف هستند. این واژه به جنبه‌ای از شخصیت یا وضعیت فرد اشاره دارد که سرشار از انرژی، پویایی و انگیزه برای عمل است. فرد فعال معمولاً منتظر فرصت نمی‌ماند، بلکه خود دست به کار می‌شود و برای رسیدن به اهدافش قدم برمی‌دارد. این ویژگی نه‌تنها در زندگی روزمره، بلکه در حوزه‌های کاری، اجتماعی، علمی و هنری نیز بسیار ارزشمند تلقی می‌شود.

از نظر جسمی، «فعال» به افرادی اطلاق می‌شود که بدن آن‌ها به‌طور منظم درگیر فعالیت‌های بدنی، ورزشی یا حرکات روزمره‌ی پویاتر از سطح معمول است. سبک زندگی فعال، با کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های مزمن، بهبود وضعیت قلب و عروق، کنترل وزن، و ارتقای کیفیت خواب و سلامت روان همراه است. پزشکان همواره به افراد توصیه می‌کنند که برای حفظ تندرستی خود، حداقل روزی نیم ساعت فعالیت بدنی داشته باشند تا عضلات، مفاصل و گردش خون در وضعیت مناسبی قرار بگیرند.

در سطح روانی و ذهنی نیز، «فعال» بودن به معنای داشتن ذهنی پویا، پرسشگر، و درگیر با محیط اطراف است. فردی که ذهن فعالی دارد، کنجکاو است، اطلاعات جدید را به‌سرعت جذب می‌کند، ایده‌های تازه ارائه می‌دهد و در فرآیندهای فکری و حل مسئله مشارکت مؤثر دارد. چنین افرادی در محیط‌های کاری یا آموزشی به‌عنوان عناصر کلیدی پیشرفت و نوآوری شناخته می‌شوند.

در زمینه‌ی اجتماعی، شخص فعال کسی است که نقش مؤثری در جامعه ایفا می‌کند. او در رویدادها، پروژه‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد یا حتی گروه‌های کوچک دوستانه حضور معنادار دارد. حضور فعال در اجتماع به ایجاد حس تعلق، افزایش ارتباطات انسانی، و رشد شخصیتی افراد کمک شایانی می‌کند. جامعه‌ای که اعضای آن فعال باشند، معمولاً خلاق‌تر، مسئولیت‌پذیرتر و پیشرفته‌تر خواهد بود.

واژه‌ی «فعال» در توصیف اشیاء، سیستم‌ها یا پدیده‌ها نیز کاربرد دارد. مثلاً در فناوری، یک سیستم «فعال» سیستمی است که به‌صورت خودکار و پویا واکنش نشان می‌دهد. در زبان‌شناسی، صدای «معلوم» به عنوان active voice شناخته می‌شود، که فاعل جمله، نقش مستقیم در انجام عمل دارد. در شیمی نیز مواد «فعال» موادی هستند که به‌راحتی وارد واکنش می‌شوند.

این واژه کاربردی گسترده در حوزه‌های مختلف علمی، فنی، و اجتماعی دارد.

صفت تفضیلی active چی میشه؟

صفت تفضیلی active در زبان انگلیسی more active است.

صفت عالی active چی میشه؟

صفت عالی active در زبان انگلیسی most active است.

ارجاع به لغت active

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «active» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/active

لغات نزدیک active

پیشنهاد بهبود معانی