صفت تفضیلی:
more activeصفت عالی:
most activeفعال، کاری، کنشی، ساعی، کنشگر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
My father was an active man.
پدرم آدم فعالی بود.
active in helping the poor
فعال در کمک به بینوایان
an active member of the party
عضو فعال حزب
an active volcano
کوه آتشفشان فعال
He had an active role in building the bridge.
او نقشی اساسی در ساختن پل داشت.
پرتکاپو، پویا، فعالانه، پر جنب و جوش، چابک، مولد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an active mind
مغز متفکر
دایر، حاضربهخدمت، پابرجا، قادر به عمل، در حال کار
an active coal mine
معدن زغالسنگ دایر
This drug is active in the body for two days.
تأثیر این دارو در بدن تا دو روز ادامه دارد.
That law is still active.
آن قانون هنوز به قوت خود باقی است.
(دستور زبان) معلوم، متعدی
(دستور زبان) حالت معلوم :the active voice
فعالان :the actives
(دستور زبان) حالت معلوم
فعال بودن (در)، فعالیت داشتن (در)
کلمهی «active» در زبان فارسی به «فعال» ترجمه میشود.
کلمهی «فعال» در توصیف افرادی بهکار میرود که همواره در حال انجام کار، حرکت، یا مشارکت در امور مختلف هستند. این واژه به جنبهای از شخصیت یا وضعیت فرد اشاره دارد که سرشار از انرژی، پویایی و انگیزه برای عمل است. فرد فعال معمولاً منتظر فرصت نمیماند، بلکه خود دست به کار میشود و برای رسیدن به اهدافش قدم برمیدارد. این ویژگی نهتنها در زندگی روزمره، بلکه در حوزههای کاری، اجتماعی، علمی و هنری نیز بسیار ارزشمند تلقی میشود.
از نظر جسمی، «فعال» به افرادی اطلاق میشود که بدن آنها بهطور منظم درگیر فعالیتهای بدنی، ورزشی یا حرکات روزمرهی پویاتر از سطح معمول است. سبک زندگی فعال، با کاهش خطر ابتلا به بیماریهای مزمن، بهبود وضعیت قلب و عروق، کنترل وزن، و ارتقای کیفیت خواب و سلامت روان همراه است. پزشکان همواره به افراد توصیه میکنند که برای حفظ تندرستی خود، حداقل روزی نیم ساعت فعالیت بدنی داشته باشند تا عضلات، مفاصل و گردش خون در وضعیت مناسبی قرار بگیرند.
در سطح روانی و ذهنی نیز، «فعال» بودن به معنای داشتن ذهنی پویا، پرسشگر، و درگیر با محیط اطراف است. فردی که ذهن فعالی دارد، کنجکاو است، اطلاعات جدید را بهسرعت جذب میکند، ایدههای تازه ارائه میدهد و در فرآیندهای فکری و حل مسئله مشارکت مؤثر دارد. چنین افرادی در محیطهای کاری یا آموزشی بهعنوان عناصر کلیدی پیشرفت و نوآوری شناخته میشوند.
در زمینهی اجتماعی، شخص فعال کسی است که نقش مؤثری در جامعه ایفا میکند. او در رویدادها، پروژهها، سازمانهای مردمنهاد یا حتی گروههای کوچک دوستانه حضور معنادار دارد. حضور فعال در اجتماع به ایجاد حس تعلق، افزایش ارتباطات انسانی، و رشد شخصیتی افراد کمک شایانی میکند. جامعهای که اعضای آن فعال باشند، معمولاً خلاقتر، مسئولیتپذیرتر و پیشرفتهتر خواهد بود.
واژهی «فعال» در توصیف اشیاء، سیستمها یا پدیدهها نیز کاربرد دارد. مثلاً در فناوری، یک سیستم «فعال» سیستمی است که بهصورت خودکار و پویا واکنش نشان میدهد. در زبانشناسی، صدای «معلوم» به عنوان active voice شناخته میشود، که فاعل جمله، نقش مستقیم در انجام عمل دارد. در شیمی نیز مواد «فعال» موادی هستند که بهراحتی وارد واکنش میشوند.
این واژه کاربردی گسترده در حوزههای مختلف علمی، فنی، و اجتماعی دارد.
صفت تفضیلی active در زبان انگلیسی more active است.
صفت عالی active در زبان انگلیسی most active است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «active» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/active