آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Inert

ˌɪnˈɜrːt ɪˈnɜːt

صفت تفضیلی:

more inert

صفت عالی:

most inert

معنی inert | جمله با inert

adjective

ناکار، فاقد نیروی جنبش، بی‌روح، بی‌جان، ساکن، راکد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

inert matter

ماده‌ی لخت (ساکن)

He lay on the bed inert as a rock.

او همچون سنگ بی‌حرکت در بستر خوابیده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

inert ammunition

(ارتش) مهمات مشقی (بدون خرج تخریب)

an inert gas

گاز بی‌کنش

an inert drug

داروی بی‌اثر

inert bureaucracy

دیوان سالاری کندکار

A politically inert citizenry.

شهروندانی که از نظر سیاسی تعصب ندارند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inert

سوال‌های رایج inert

صفت تفضیلی inert چی میشه؟

صفت تفضیلی inert در زبان انگلیسی more inert است.

صفت عالی inert چی میشه؟

صفت عالی inert در زبان انگلیسی most inert است.

ارجاع به لغت inert

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inert» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inert

لغات نزدیک inert

پیشنهاد بهبود معانی