Slumberous

    American: ˈslʌmbərəs British: ˈslʌmbərəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    ( slumbery ، slumbrous ) چرتی، خوابکی، سست، بی‌سروصدا، خواب‌آور، خواب‌آلود

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - a slumberous rural town
    - یک شهر روستایی کم سرو صدا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد slumberous

    1. adjective Ready for or needing sleep
      Synonyms: dozy, drowsy, nodding, sleepy, slumbery, somnolent, soporific
    2. adjective Inducing sleep or sedation
      Synonyms: slumbrous, somnolent, hypnotic, narcotic, opiate, sedative, sleepy, slumbery, somnifacient, somniferous, somnific, soporific

    ارجاع به لغت slumberous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «slumberous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slumberous

    لغات نزدیک slumberous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند