جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Opiate

ˈoʊpiət ˈəʊpiət / / -eɪt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

افیون‌دار، خواب‌آور، مخدر، تکسین‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Codeine is a good opiate.

کدئین ماده‌ی آرام‌بخش خوبی است.

Marx called religion "the opiate of the masses."

مارکس مذهب را «افیون توده‌ها» نامید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد opiate

noun anything that pacifies

Synonyms:

pacifier drug sedative depressant narcotic tranquilizer dope anodyne soporific hypnotic downer opium dormitive somnifacient

noun a pacifying drug

Synonyms:

drug narcotic dope morphine codeine opium derivative hallucinogen

adjective inducing sleep or sedation

Synonyms:

sleepy sedative soporific somnolent narcotic hypnotic slumberous somniferous somnific somnifacient

verb to administer or add a drug to

Synonyms:

drug medicate dose physic narcotize

ارجاع به لغت opiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «opiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/opiate

لغات نزدیک opiate

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!