امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Opium

ˈoʊpiəm ˈəʊpiəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
افیون، تریاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- an opium addict
- تریاکی، معتاد به تریاک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد opium

  1. noun narcotic
    Synonyms: brown stuff, codeine, dope, drug, heroin, hypnotic, morphine, opiate, papaverine, poppy, sleep-inducer, soporific, tar

ارجاع به لغت opium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «opium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/opium

لغات نزدیک opium

پیشنهاد بهبود معانی