فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Depressant

dɪˈpresnt dɪˈpresnt

شکل جمع:

depressants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable

پزشکی سرکوب‌کننده، دپرسنت، کاهش‌دهنده، کندساز، دژم‌ساز

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The doctor prescribed a depressant for his patient's anxiety.

دکتر برای درمان اضطراب بیمارش داروی سرکوب‌کننده تجویز کرد.

The side effects of the depressant medication made her feel drowsy and lethargic.

عوارض جانبی داروی دپرسنت باعث خواب‌آلودگی و بی‌حالی او شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Abusing depressants like Xanax or Valium can lead to addiction.

سوءمصرف داروهای سرکوب‌کننده مانند زاناکس یا والیوم (دیازپام) می‌تواند به اعتیاد منجر شود.

Taking too many depressant drugs can lead to respiratory failure.

مصرف بیش‌ازحد داروهای سرکوب‌کننده می‌تواند منجر به بروز نارسایی تنفسی شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد depressant

  1. noun sedative
    Synonyms:
    tranquilizer relaxant downer calmant intoxicant

لغات هم‌خانواده depressant

ارجاع به لغت depressant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «depressant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/depressant

لغات نزدیک depressant

پیشنهاد بهبود معانی