امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Intoxicant

    ɪnˈtɑːksɪknt ɪnˈtɒksəkənt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      intoxicants

    معنی

    noun adjective
    مستی‌آور، مسکر، مکیف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد intoxicant

    1. noun alcohol
      Synonyms:
      alcoholic drink liquor booze drink
    1. noun drug
      Synonyms:
      narcotic dope

    ارجاع به لغت intoxicant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «intoxicant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intoxicant

    لغات نزدیک intoxicant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return