شکل جمع:
sheltersپناهگاه، جانپناه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
an air raid shelter
پناهگاه حملهی هوایی
a shelter for the homeless
پناهگاه بیخانمانها
to seek shelter from the rain
برای فرار از باران پناه جستن
The trees offered good shade and shelter.
درختان سایه و سرپناه خوبی بودند.
We were tired and hungry and they gave us shelter.
ما خسته و گرسنه بودیم و آنها به ما پناه دادند.
an instrument shelter
پوشانهی ساز
محافظت کردن، پناه دادن
The awning sheltered us from the sun.
سایبان ما را از خورشید حفظ کرد.
The defenders were sheltered by thick walls.
دیوارهای ضخیم مدافعین را مصون میداشتند.
The women are sheltered by the men in the family.
مردان خانواده از زنها حمایت میکنند.
Their church has always sheltered the poor.
کلیسای آنان همیشه به مسکینان پناه دادهاست.
a building that shelters a rare collection of Persian carpets
بنایی که مجموعهی نادری از فرشهای ایرانی در آن جا دارد
Iran has sheltered quite a few great men.
ایران ماوای شمار زیادی از مردان بزرگ بوده است.
پناه گرفتن
If it rains, shelter under a tree.
اگر باران آمد به زیر یک درخت پناه ببر.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shelter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shelter