محل زندگی زاهد گوشهنشین، عزلتگاه، خانقاه، گوشهی عزلت
(محل تفکر و تنها بودن) خلوت، خلوتگاه، گوشهی آرام، خلوتکده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
For years his only hermitage was a corner of the library.
سالها یگانه خلوتگاه او گوشهی کتابخانه بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hermitage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hermitage