فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hermitage

ˈhɜrːmɪt̬ɪdʒ ˈhɜrːmɪt̬ɪdʒ ˈhɜːmətɪdʒ

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun

محل زندگی زاهد گوشه‌نشین، عزلتگاه، خانقاه، گوشه‌ی عزلت

noun

(محل تفکر و تنها بودن) خلوت، خلوتگاه، گوشه‌ی آرام، خلوتکده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

For years his only hermitage was a corner of the library.

سال‌ها یگانه خلوتگاه او گوشه‌ی کتابخانه بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hermitage

  1. noun isolation
    Synonyms:
    seclusion withdrawal self-exile
  1. noun a retreat
    Synonyms:
    shelter retreat asylum hideaway monastery abbey cloister

ارجاع به لغت hermitage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hermitage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hermitage

لغات نزدیک hermitage

پیشنهاد بهبود معانی