شکل جمع:
densغار، کنام، کمینگاه، دزدگاه، خلوتگاه، لانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a den of tigers and lions
کنام پلنگان و شیران
Soon the house was turned into a den of thieves.
دیری نپایید که آن خانه به لانه دزدان تبدیل گشت.
After lunch she goes to her den and studies or relaxes.
بعد از نهار به اتاق دنج خود میرود و مطالعه یا استراحت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «den» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/den