ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Library

ˈlaɪbreri ˈlaɪbrəri / / -bri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    libraries

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A2
    کتابخانه، قرائت‌خانه، کتابفروشی
  • noun countable
    کتابخانه
    • - He took his library to his large bedroom.
    • - او مجموعه‌ی کتاب‌های خود را به اتاق خواب بزرگ خود برد.
    • - Together, we entered the city library.
    • - با هم وارد کتابخانه‌ی شهر شدیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد library

  1. noun book repository
    Synonyms: athenaeum, atheneum, bibliotheca, book collection, book room, information center, media center, reference center, study

ارجاع به لغت library

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «library» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/library

لغات نزدیک library

پیشنهاد بهبود معانی