با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Athenaeum

    ˌæθəˈniːəm ˌæθəˈniːəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین atheneum نیز نوشته می‌شود.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انجمن ادبی یا هنری یا علمی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - They dissolved the athenaeum.
    - انجمن علمی را منحل کردند.
    - I am a member of a famous atheneum.
    - عضو یک انجمن ادبی مشهور هستم.
    noun countable
    قرائت‌خانه، کتابخانه (ساختمان یا اتاقی که در آن کتاب ها و نشریات و روزنامه‌ها برای استفاده نگهداری می‌شود)
    - He was not at the athenaeum that night.
    - او آن شب در قرائت‌خانه نبود.
    - They built a new atheneum.
    - کتابخانه‌ی جدیدی بنا نهادند.
    noun countable
    (روم باستان — با حروف بزرگ) فرهنگستان مطالعات ادبی و علمی (پوبلیوس آئلیوس ترایانوس هادریانوس چهاردهمین امپراتور روم آن را تأسیس کرد)
    - The Athenaeum was situated near the Capitoline Hill.
    - فرهنگستان مطالعات ادبی و علمی روم باستان در نزدیکی تپه‌ی کاپیتولین قرار داشت.
    - The Athenaeum seems to have continued in high repute till the sixth century.
    - به نظر می‌رسد فرهنگستان مطالعات ادبی و علمی تا قرن ششم از شهرت بالایی برخوردار بوده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت athenaeum

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «athenaeum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/athenaeum

    لغات نزدیک athenaeum

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی