آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴

    از دست دادن به انگلیسی

    معنی‌ها

    lapse, lose, sacrifice, waste

    lapse

    lose

    sacrifice

    waste

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    outgrow

    outgrow

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج از دست دادن

    معنی از دست دادن به انگلیسی چی می‌شه؟

    عبارت «از دست دادن» در زبان انگلیسی به to lose ترجمه می‌شود.

    «از دست دادن» عبارتی است که در زبان فارسی بار معنایی بسیار گسترده‌ای دارد و بسته به زمینه‌ی کاربرد، می‌تواند به مفاهیم عاطفی، فیزیکی، اجتماعی یا حتی نمادین اشاره داشته باشد. این ترکیب به حالتی گفته می‌شود که فرد چیزی را که در اختیار داشته یا برایش اهمیت داشته، بنا به دلایل گوناگون، دیگر ندارد. این چیز ممکن است یک شیء ملموس، یک موقعیت، یک رابطه یا حتی فرصت باشد. عمق معنای این عبارت در زبان فارسی آن را به یکی از پرکاربردترین و در عین حال احساسی‌ترین افعال ترکیبی بدل کرده است.

    در بعد عاطفی، «از دست دادن» معمولاً به فقدان یک شخص عزیز یا پایان یک رابطه اشاره دارد. برای مثال، وقتی کسی می‌گوید «پدرم را از دست دادم»، این بیان نه‌فقط به مرگ یک فرد بلکه به عمق احساس اندوه، خلا، و تغییرات احساسی ناشی از آن فقدان اشاره دارد. چنین استفاده‌ای از این عبارت، آن را فراتر از معنای صرفِ «نداشتن» می‌برد و با بار عاطفی سنگینی همراه می‌سازد. در ترجمه‌ی این معنا به انگلیسی، معمولاً از جمله‌هایی مانند I lost my father استفاده می‌شود که در زبان انگلیسی نیز همین بار معنایی را دارد.

    در بُعد غیرعاطفی و کاربرد روزمره، «از دست دادن» می‌تواند به گم‌کردن یک وسیله، از بین رفتن یک فرصت یا خراب‌شدن یک وضعیت اشاره کند. برای نمونه، «کیفم را از دست دادم» یا «فرصت را از دست دادم» نشان‌دهنده‌ی نوعی بی‌نصیب ماندن از چیزی‌ست که می‌توانست مفید یا مطلوب باشد. این کاربرد در انگلیسی نیز معادل‌هایی چون I lost my bag یا I missed the opportunity دارد که بسته به زمینه‌ی جمله، ترجمه‌های مناسبی از آن ارائه می‌شود. در واقع، «از دست دادن» در ترکیب با اشیاء، افراد، زمان و فرصت‌ها می‌آید و معنای دقیقش را از زمینه دریافت می‌کند.

    ابعاد روان‌شناختی این عبارت نیز قابل توجه‌اند. انسان‌ها در جریان زندگی خود بارها و بارها با از دست دادن‌های مختلفی مواجه می‌شوند؛ چه از نوع کوچک و گذرا، و چه از نوع بزرگ و تاثیرگذار. واکنش انسان به این فقدان‌ها، می‌تواند طیفی از احساسات را دربرگیرد؛ از ناراحتی و پشیمانی تا پذیرش، رشد و تغییر. بنابراین، «از دست دادن» در بطن خود مفهومی انسانی و جهان‌شمول است که بسیاری از تجربیات فردی و جمعی را در بر می‌گیرد.

    می‌توان گفت که «از دست دادن» فقط یک فعل نیست، بلکه دریچه‌ای‌ست به احساسات، تغییرات، و داستان‌های زندگی. این عبارت، چه در بُعد فیزیکی و ملموس و چه در بُعد معنوی و درونی، بخشی از تجربه‌ی مشترک انسان‌هاست و به همین دلیل است که هم در زبان فارسی و هم در بسیاری از زبان‌های دیگر، کاربردی گسترده و مفهومی عمیق دارد.

    ارجاع به لغت از دست دادن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «از دست دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/از دست دادن

    لغات نزدیک از دست دادن

    • - از درون سوختن
    • - از دست دادگی
    • - از دست دادن
    • - از دست دادن توپ
    • - از دست دادن سلامتی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.