آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴

    کارآموز به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / kaaraamooz /

    trainee, probationer, intern, novice, cadet, learner, apprentice, mentee

    trainee

    probationer

    intern

    novice

    cadet

    learner

    apprentice

    mentee

    آموزنده‌ی کار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    این کارآموز بی‌تجربه مشتاق یادگیری و کسب تجربه در دنیای تجارت بود.

    The wide-eyed intern was eager to learn and gain experience in the business world.

    کارآموز باید این فرم را تکمیل و امضا کند.

    This form should be completed and signed by the mentee.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کارآموز

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    تازه‌کار شاگرد کارورز مبتدی

    سوال‌های رایج کارآموز

    کارآموز به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «کارآموز» در زبان انگلیسی به Trainee یا در برخی موارد Apprentice و Intern ترجمه می‌شود.

    کارآموز به فردی گفته می‌شود که در آغاز مسیر حرفه‌ای خود قرار دارد و برای کسب مهارت‌های عملی و تجربیات لازم در یک حوزه‌ی شغلی یا تخصصی، تحت آموزش و هدایت افراد باتجربه‌تر قرار می‌گیرد. کارآموزی مرحله‌ای انتقالی است که میان آموزش نظری و فعالیت حرفه‌ای قرار دارد و فرد را برای ورود کامل به بازار کار آماده می‌کند. این واژه نشان‌دهنده‌ی موقعیتی است که در آن یادگیری، تمرین و تجربه‌اندوزی اهمیت اصلی را دارد.

    از منظر آموزشی، کارآموزی فرصتی است تا فرد دانش تئوری که در کلاس یا دانشگاه کسب کرده است را در شرایط واقعی کار بیازماید. برای مثال، یک دانشجوی رشته‌ی حقوق ممکن است مدتی در دفتر وکالت به‌عنوان کارآموز فعالیت کند تا با رویه‌های حقوقی و شیوه‌های عملی آشنا شود. یا یک دانشجوی مهندسی نرم‌افزار در شرکت فناوری به‌عنوان کارآموز مشغول شود تا مهارت‌های برنامه‌نویسی و کار تیمی را در عمل تجربه کند. این تجربه‌های اولیه نقش بنیادینی در شکل‌گیری توانایی‌های حرفه‌ای او دارند.

    از جنبه‌ی سازمانی، حضور کارآموز نه‌تنها به سود فرد، بلکه به سود سازمان نیز هست. کارآموزان می‌توانند نیروهایی تازه‌نفس باشند که با انگیزه و انرژی بالا به مجموعه می‌پیوندند. سازمان‌ها نیز با پرورش کارآموزان، فرصتی برای شناسایی استعدادها و جذب نیروهای توانمند به دست می‌آورند. به همین دلیل، بسیاری از شرکت‌ها و مؤسسات معتبر، برنامه‌های کارآموزی ساختاریافته طراحی می‌کنند تا هم برای کارآموز تجربه‌ی ارزشمند ایجاد شود و هم سازمان بتواند سرمایه‌ی انسانی آینده‌ی خود را پرورش دهد.

    از منظر فردی، دوره‌ی کارآموزی علاوه‌بر انتقال مهارت‌های حرفه‌ای، زمینه‌ای برای رشد شخصی نیز فراهم می‌آورد. کارآموز در این دوره یاد می‌گیرد چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند، در محیط حرفه‌ای رفتار کند و مسئولیت‌پذیری بیشتری از خود نشان دهد. همچنین، او فرصت دارد تا نقاط ضعف و قوت خود را بشناسد و مسیر آینده‌ی شغلی‌اش را آگاهانه‌تر انتخاب کند.

    کارآموزی را می‌توان پلی دانست میان آموزش و حرفه. این دوره به فرد کمک می‌کند تا از فضای صرفاً نظری فاصله گرفته و در محیطی واقعی، توانایی‌ها و دانسته‌های خود را به کار گیرد. کارآموز، در حقیقت، در مرحله‌ای حیاتی از یادگیری قرار دارد که هم می‌تواند آینده‌ی شغلی او را شکل دهد و هم به ارتقای کیفیت منابع انسانی در جامعه یاری رساند.

    ارجاع به لغت کارآموز

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کارآموز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کارآموز

    لغات نزدیک کارآموز

    • - کارآمد
    • - کارآمد هزینه
    • - کارآموز
    • - کارآموز پرستاری
    • - کارآموز کشیشی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.