با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

کارآموز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • آموزنده‌ی کار
  • فونتیک فارسی

    kaaraamooz
  • اسم
    trainee, probationer, intern, novice, cadet, learner, apprentice, mentee
    • - این کارآموز بی‌تجربه مشتاق یادگیری و کسب تجربه در دنیای تجارت بود.

    • - The wide-eyed intern was eager to learn and gain experience in the business world.
    • - کارآموز باید این فرم را تکمیل و امضا کند.

    • - This form should be completed and signed by the mentee.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کارآموز

ارجاع به لغت کارآموز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کارآموز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کارآموز

لغات نزدیک کارآموز

پیشنهاد بهبود معانی