آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Gloom

ɡluːm ɡluːm

معنی gloom | جمله با gloom

noun verb - intransitive

تاریکی، تیرگی، تاریکی افسرده‌کننده، ملالت، افسردگی، دل تنگی، افسرده شدن، دلتنگ بودن، عبوس بودن، تاریک کردن، تیره کردن، ابری بودن(آسمان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

It was an atmosphere full of gloom and anxiety.

محیطی بود مملو از اندوه و نگرانی.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gloom

  1. noun melancholy, depression
    Antonyms:
    happiness joy cheer encouragement contentedness animation vivaciousness sparkle
  1. noun darkness, blackness
    Synonyms:
    shadow shade dimness dullness gloominess obscurity twilight dusk cloudiness murkiness blackness murk bleakness cloud
    Antonyms:
    light brightness sunniness

Collocations

doom and gloom

یأس و ناامیدی، عذاب و تاریکی، غم و ناامیدی، تیرگی و ملالت

ارجاع به لغت gloom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gloom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gloom

لغات نزدیک gloom

پیشنهاد بهبود معانی