آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Bitterness

ˈbɪt̬ərnəs ˈbɪtənəs

معنی bitterness | جمله با bitterness

noun uncountable

خشم، عصبانیت، دلخوری، ناخشنودی، نارضایتی

He was full of bitterness after he lost his job.

پس از آنکه کارش را از دست داد، بسیار عصبانی بود.

Just under the surface in every prison lie the tensions and bitterness of prison life.

زیر پوست هر زندان، خشم و تنش ناشی از زندگی در زندان نهفته است.

noun uncountable

(طعم و مزه) تلخی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The lime juice imparts a slight bitterness.

آب لیموترش کمی مزه‌ی تلخی دارد.

The flowers of the hop plant add bitterness to the beer.

گل‌های گیاه رازک، به آبجو تلخی می‌بخشند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bitterness

  1. noun agony
    Synonyms:
    pain distress anguish grievousness asperity harshness painfulness acrimoniousness hostility mordancy sarcasm venom virulence
  1. noun sourness
    Synonyms:
    acidity tartness sharpness acerbity vinegariness acridity pungency astringency brackishness brininess piquancy
    Antonyms:

سوال‌های رایج bitterness

معنی bitterness به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «bitterness» در زبان فارسی به «(مزه) تلخی» و یا «عصبانیت»، «کینه» و «خشم» ترجمه می‌شود. این واژه بسته به زمینه‌ی کاربرد می‌تواند معنای جسمانی، احساسی یا ذهنی داشته باشد.

در معنای جسمانی، «bitterness» به طعم تلخ اشاره دارد. برخی غذاها، نوشیدنی‌ها یا گیاهان دارای طعمی تلخ هستند که باعث واکنش حسی خاص در زبان و مخاطبین می‌شود. این تلخی ممکن است دلپذیر یا ناخوشایند باشد و تجربه‌ی چشایی را شکل دهد. برای مثال، قهوه‌ی تلخ یا برخی سبزیجات مانند کلم بروکلی دارای «bitterness» هستند که برخی افراد آن را دوست دارند و برخی دیگر کمتر می‌پسندند.

در معنای روان‌شناختی و احساسی، «bitterness» به احساس کینه، خشم، دلخوری یا تلخی درونی اشاره دارد. این احساس معمولاً پس از تجربه‌ی شکست، خیانت، یا ناراحتی‌های مداوم ایجاد می‌شود و می‌تواند باعث کاهش رضایت از زندگی و روابط اجتماعی گردد. افراد دارای «bitterness» ممکن است رفتار یا گفتارشان تحت تأثیر این حس قرار گیرد و با دیگران سرد یا بدبین برخورد کنند.

در ادبیات و هنر، «bitterness» اغلب به عنوان عنصری نمادین به کار می‌رود تا دشواری‌ها، نارضایتی‌ها یا شکست‌های زندگی را نشان دهد. نویسندگان و شاعران از این واژه برای ایجاد تصویر احساسی قوی و عمیق استفاده می‌کنند و تجربه‌ی تلخ شخصیت‌ها را برای مخاطب ملموس‌تر می‌سازند. به همین دلیل، «bitterness» در متون ادبی، هم جنبه‌ی فردی و هم جنبه‌ی فرهنگی دارد.

از نظر اجتماعی، «bitterness» می‌تواند در روابط انسانی نیز تأثیرگذار باشد. افرادی که احساس تلخی یا کینه دارند، ممکن است تعاملاتشان با دیگران محدود شود یا رفتارشان محافظه‌کارانه و محتاطانه گردد. این مسئله نشان می‌دهد که «bitterness» نه تنها یک تجربه‌ی فردی، بلکه یک پدیده‌ی تأثیرگذار بر محیط اجتماعی و کیفیت ارتباطات است.

«bitterness» مفهومی چندبعدی است که هم طعم جسمانی و هم احساسات و تجربه‌های ذهنی را شامل می‌شود. این واژه تصویری از تلخی، ناخوشایندی یا کینه به وجود می‌آورد و بسته به زمینه‌ی کاربرد، می‌تواند تجربه‌ای فیزیکی، روانی یا اجتماعی را منتقل کند. فهم درست این اصطلاح در مکالمه، نوشتار و تحلیل‌های روان‌شناختی اهمیت ویژه‌ای دارد و به انتقال دقیق احساسات و تجربه‌ها کمک می‌کند.

ارجاع به لغت bitterness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bitterness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bitterness

لغات نزدیک bitterness

پیشنهاد بهبود معانی