Astringency

əˈstrɪndʒəsi əˈstrɪndʒəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
قابضیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد astringency

  1. noun The ability to contract or draw together soft body tissues to check blood flow or restrict secretion of fluids
    Synonyms: stypsis, demandingness
  2. noun A sharp astringent taste; the taste experience when a substance causes the mouth to pucker
    Synonyms: astringence

ارجاع به لغت astringency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «astringency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/astringency

لغات نزدیک astringency

پیشنهاد بهبود معانی