فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Astringent

əˈstrɪndʒənt əˈstrɪndʒənt

شکل جمع:

astringents

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective

گس، قابض، جمع‌کننده، سفت، داروی قابض، سخت‌گیر،دقیق، طاقت‌فرسا، شاق، تند و تیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

an astringent speech

نطقی شدیدالحن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد astringent

  1. adjective harsh
    Synonyms:
    sharp bitter biting cutting acrid acetic tonic
    Antonyms:
    mild bland

ارجاع به لغت astringent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «astringent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/astringent

لغات نزدیک astringent

پیشنهاد بهبود معانی