آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bland

blænd blænd

صفت تفضیلی:

blander

صفت عالی:

blandest

معنی bland | جمله با bland

adjective C2

بی‌مزه، بی‌روح، بی‌هیجان، یکنواخت، کسل‌کننده، بی‌شخصیت، خنثی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The patients were given nothing but bland, watery soup.

به بیماران چیزی جز سوپ بی‌مزه و آبکی نمی‌دادند.

His speech was well-written but rather bland.

سخنرانی‌اش خوب نوشته شده بود ولی نسبتاً یکنواخت بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She gave a bland smile and said nothing.

او لبخندی بی‌روح زد و چیزی نگفت.

He is a bland courteous man.

او مردی میانه‌رو و مؤدب است.

bland optimism

خوش‌بینی ملایم

bland medicine

داروی ملایم

a bland smile

لبخند خوشایند

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bland

  1. adjective mild, temperate
    Synonyms:
    soft smooth calm mild soothing clear lenient balmy mollifying nonirritating nonirritant calmative
    Antonyms:

Phrasal verbs

bland out

(عامیانه) عاری از ویژگی کردن، بی‌مزه کردن، مزه‌ی چیزی را بردن

سوال‌های رایج bland

صفت تفضیلی bland چی میشه؟

صفت تفضیلی bland در زبان انگلیسی blander است.

صفت عالی bland چی میشه؟

صفت عالی bland در زبان انگلیسی blandest است.

ارجاع به لغت bland

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bland

لغات نزدیک bland

پیشنهاد بهبود معانی